از شمارۀ

خرده‌رنج‌های هویت‌بخش

روزنگاریiconروزنگاریicon

نگاهی به جایگاه مفهوم کار در زباهنگ و تاریخ بشر

نویسنده: علی رحیمی‌زاده

زمان مطالعه:5 دقیقه

نگاهی به جایگاه مفهوم کار در زباهنگ و تاریخ بشر

نگاهی به جایگاه مفهوم کار در زباهنگ و تاریخ بشر

کار، واژه‌ای‌ست با مفاهیم گسترده؛ همین باعث شده تا قادر نباشیم تعریف دقیق و کاملی از آن ارائه دهیم. کار در مطالعات علمی، مقدار انرژی‌ای تعریف شده که از طریق نیرو در یک جابه‌جایی به یک شیء منتقل می‌شود، و در علم اقتصاد عملی‌ست که به درخواست کارفرما به هر عنوان در مقابل دریافت حقوق، دستمزد و سایر مزایا به انجام می‌شود. ما در این‌جا بیشتر با معنای عمومی‌ترِ کار که در زباهنگ فارسی شغل هم گفته می‌شود، کار داریم.

 

کار در زباهنگ جهانیان

مطالعه و بررسی ریشه‌شناسانه‌ی «کار» در زبان‌های اروپایی نشان می‌دهد که نگرش ناخوشایندی نسبت به این مفهوم وجود داشته است. از جمله واژه‌هایی که در این زبان‌ها به معنای کار استفاده می‌شوند، می‌توانیم واژه‌ی فرانسوی Travail که از کلمه‌ی لاتین Tripalium مشتق شده را نام ببریم که گویا دستگاهی مخصوص شکنجه بوده است، و یا واژه‌ی یونانی Ponos که معنای اندوه می‌دهد، کلمه‌ی لاتین Labor که به اعمال شاقه برمی‌گردد و کلمه‌ی Arbeit هم در زبان آلمانی به معنای سختی و فلاکت است. البته لازم نیست زیاد از تاریخ امروز دور شویم تا نگرش منفی موجود در اروپا نسبت به کار را بکاویم. قریب به نود سال پیش از این، فیلسوف شهیر بریتانیایی، برتراند راسل (۱۸۷۲–۱۹۷۰) در مقاله‌ی کوتاه و شناخته‌شده‌اش، به ستایش بطالت پرداخته، چهار ساعت کار در شبانه‌روز را کافی دانسته؛ این باور که «کار فضیلت است» را یک ریاضت‌طلبیِ احمقانه برشمرده و می‌گفته: «اکنون باید دریابیم که سعادت و تنعم انسان در گرو کاهش نظام‌مند کار است.» باری، این ایده هم نظری‌ست که بحث درباره‌ی کارایی و ناکارآمدی‌اش فراوان است و از حوصله‌ی این متن خارج و دلیل ذکرش صرفاً این بود که چراغی بیندازیم بر رگه‌های بدگمانی اروپایی نسبت به کار.

 

قبل از این‌که این بخش از یادداشت تمام شود، خوب است به ریشه‌شناسی معادل واژه‌ی کار در زبان انگلیسی، یعنی کلمه‌ی Work هم اشاره شود. در لغت‌نامه‌ی ریشه‌شناسی برخط «اِتیموآنلاین» یکی از ریشه‌های Work را نیاهندو-اروپایی یعنی werg- در نظر گرفته شده که این خود، هم‌ریشه با واژه‌ی متعلق به زبان نیاهندو-ایرانی یعنی warj است. varaz- وَرز در زبان اوستایی به معنای کار است و امروز آن را در ریخت ورزا به معنای گاو نر و ورز به‌عنوان پسوند در کشاورز (کسی که کارش کشت است). خودِ واژه‌ی «کار» هم از ریشه‌ی هندو-اروپایی ک‌وِر kwer- است و از مشتقاتش در اوستا می‌توان به کرنوایتی kernoiti و در سانسکریت به کارا و کرتا و کارما اشاره کرد.

 

بشر، تکامل و کار

حدوداً دو میلیون سال قبل در عصر گلاسین و اوایل عصر کالابرین بود که انسان ماهر (Homo habilis) و بعدها انسان کارورز (Homo ergaster) به کمک کار کردن تکامل یافت، خود را از بندهای طبیعت آزاد کرد و هویتی جدید به خود گرفت. یک میلیون سال دیگر که به پیش بیاییم، انسان اولیه دیگر آتش را در مهار خویش داشته و بخشی از نیاز به انرژی را از طریق آن به‌دست می‌آورده؛ و این امر برای او زمان فراغتی ایجاد می‌نمود و احتمالاً از همان زمان که تلاش می‌کرده جهان اطراف و تجربه‌های روزمره‌اش را در قالب مفاهیم، زبان و اندیشه درآورد، مفهوم کار را هم برای خود طبقه‌بندی کرده است.

 

انقلاب کشاورزی و تحول مفهوم کار

۱۲ هزار سال گذشته نیز اتفاقی افتاد که به «انقلاب کشاورزی» مشهور است و طی آن جوامع انسانی پس از چندصدهزار سال، رفته‌رفته از زیست شکارگری–گِردآوری به زندگی کشاورزی–خوراک‌اندوزی روی آوردند. این مدل جدید که روابط اجتماعی و فرهنگی میان افراد را در همه‌ی سطوح جامعه دگرگون کرده بود، سرآغازی تأثیرگذار بر تحول مفهوم کار بوده و بخش عمده‌ای از بنیان‌های سنتی اقتصاد بشر بر پایه‌های همین تحولات گذاشته شده است.

 

چهار هزاره بعد، یعنی حدوداً هشت هزار سال گذشته، یک‌جانشینی حاصل از زندگی کشاورزی، به شکل‌گیری روستاها و شهرها انجامید و کشاورزی از تأمین انرژی صرف، به کاری برای تولید مازاد برای جوامع بزرگ‌تر تبدیل شد که همین هم به جامعه اجازه داد بدون نگرانی از مسئله‌ی تهیه‌ی خوراک، به کار و حرفه‌هایی جدید روی بیاورند که سنگ‌بنای تمدن بودند.

 

تحول گسترده‌ی بعدی در مفهوم کار به اوایل قرن ۱۸ میلادی برمی‌گردد؛ هنگامی‌که انقلاب صنعتی به بشر این امکان را داد تا نهایت استفاده را از سوخت‌های فسیلی ببرد و ضمن انفجار جمعیتِ حاصل از رشد بی‌سابقه‌ی تولید و ثروت، آسیب‌هایی بعضاً جبران‌ناپذیر به کره‌ی زمین و چرخه‌ی زیستی طبیعت وارد شود که تا امروز و حتی در آینده‌، جامعه‌ی جهانی درگیر آن خواهد بود. هم‌چنین از همین زمان بود که با آغاز جنبش‌ها و اعتراضات کارگری، دولت‌ها به فکر اصلاح و در بسیاری موارد، وضع قوانین مربوط به حوزه‌ی کار افتادند.

 

کار و تقابل نسل‌ها

امروز هم وقتی به تحولات مفهوم کار فقط در چند دهه‌ی گذشته فکر کنیم، می‌بینیم که هر نسل تجربه‌ی خاص و بسیار متفاوتی با نسل‌های قبل و بعد از خود دارد. مفهوم کار و شغل که در نگاه والدین ما در نسل گذشته صرفاً عملی برای گذراندن معاش خانواده بوده و یا این‌که ارجحیت‌دادن به کار دولتی و داشتن حقوق ثابت (که اکنون در نگاه نسل‌های جدید مانع کسب تجربه‌های جدید تلقی می‌شود)، دیگر زیاد به مذاق فرزندان و نسل بعدی خوش نمی‌آید، و این نسل بیشتر می‌خواهد مشغول کاری باشد که ضمن درآمدزایی، اساساً به آن علاقه داشته‌ باشد، به ساختن هویتی که می‌خواهد داشته ‌باشد کمک کند و در ابعاد مختلف باعث توسعه‌ی فردی او شود.

 

صحبت از مفهوم کار و مشتقات آن در یادداشتی که قرار است حوصله‌سربر نباشد و به‌اختصار تاریخچه‌ی کار را روایت کند، بیش از این ممکن نیست؛ اما برای آن دسته از عزیزانی که می‌خواهند چیزی بیش از این بدانند، واجب است به منابعی که برای نگارش این یادداشت مطالعه و بررسی‌شده، اشاره شود:

۱. کتاب اقتصاد خیروشر، از گیلگمش تا وال‌استریت اثر توماش زدلاچک، ترجمه‌ی احد علیقلیان (نشر: فرهنگ‌نشرنو)؛
۲. کندوکاوی در تاریخ کار؛ از عصر سنگ تا روزگار روبات‌ها اثر جیمز سوزمن، ترجمه‌ی حسن افشار (نشر: مرکز)؛
۳. کار اثر لارس اسونسن، ترجمه‌ی فرزانه سالمی (نشر: گمان)؛
۴. کار و فراغت ایرانیان اثر حسن قاضی‌مرادی (نشر: اختران)؛
۵. در ستایش بطالت اثر برتراند راسل، ترجمه‌ی محمدرضا خانی (نشر: نیلوفر).

علی رحیمی‌زاده
علی رحیمی‌زاده

برای خواندن مقالات بیش‌تر از این نویسنده ضربه بزنید.

instagram logotelegram logoemail logo

رونوشت پیوند

کلیدواژه‌ها

نظرات

عدد مقابل را در کادر وارد کنید

نظری ثبت نشده است.